منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

به وبلاگ من خوش آمدید
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
کاربردی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 104
بازدید هفته : 123
بازدید ماه : 120
بازدید کل : 78777
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


پخش زنده حرم ساعت فلش مذهبی
روزشمار غدیر جنگ دفاع مقدس


«ماجرای عکس یادگاری با شهدا»

(ماجرای «یادگاری پسران شهید با پدران‌». اگر این‌ روزها به فضای مجازی سری زده باشید، تصویری را با عنوان‌های «بازسازی عکس پدران توسط پسران»، «پسران در راه پدران» و «یادگاری پسران شهید با پدران‌شان» را مشاهده کرده‌اید که این عکس ماجرایی خواندنی دارد که در این کلیپ به آن پرداخته شده است)




دانلود فیلم با کیفیت بالا
کلیپ
11,584 کیلوبایت
ابتدا تمامی قسمت ها را دانلود کرده و سپس نسبت به باز کردن آن اقدام نمایید.
در صورتی که نرم افزار  ( WinRar ) بر روی رایانه ی خود نصب ندارید
می توانید از اینجا دریافت نمایید.

برگرفته از سایت شهید آوینی



برچسب ها :

بقیه ی عکس ها در ادامه ی مطلب

برگرفته از سایت شهید آوینی




برچسب ها :

قاب تصویر زیر سه تن از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب که سال‌ها در جبهه و جنگ برای دفاع از نظام اسلامی جنگیدند را نشان می‌دهد. از سمت راست تصویر سردار شهید"نورعلی شوشتری"، سردار سرلشکر "قاسم سلیمانی"و سردار "شهید احمد کاظمی" می بینید.

فرماندهی لشگر ۵ قرارگاه نجف، قرارگاه حمزه و جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه بخشی از مسئولیت هایشهید شوشتری است.

پس از  وقوع عملیات مرصاد شهید شوشتری به توصیه مقام معظم رهبری مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت و به نقل از شهید صیاد شیرازی فرماندهی خوبی از خود به نمایش گذاشت تا جایی که در تماس مرحوم حاج سید احمد خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط آن مرحوم به امام خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری می فرمایند: "در این دنیا که نمی توانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد."

 

"شهید شوشتری" صبح یکشنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۸ در همایش وحدت اقوام و مذاهب سیستان و بلوچستان که با شرکت عشایر بلوچ در منطقهٔ پیشین جریان داشت در انفجاری انتحاری به همراه برخی از فرماندهان سپاه و عشایر بلوچستان به شهادت رسید.

فرماندهی لشکر ۸ نجف و فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا و قرارگاه رمضان و فرماندهی نیروی هوایی سپاه بخشی از مسئولیت های شهید "احمد کاظمی" است.

"حاج قاسم سلیمانی" می‌گوید: کسی هر وقت یک عزیزی را از دست می دهد، یکسال، دوسال یا چهل روز به یادش هست، ازش اسم می برد، کمتر اتفاق می افتد یک مدت طولانی آدم درگیر کسی بشود که از دست می دهد، ۱۹ سال احمد(شهیداحمدکاظمی)، حسین حسین می‌کرد به یاد شهید خرازی. هیچ جلسه‌ای، هیچ خلوتی، جلسه رسمی، جلسه دوستانه، جلسه خانوادگی، مسافرتی وجود نداشت که او یاد باکری و خرازی و همت و این شهدا را نکند.

هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند وپیوسته این ذکر: «یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد.

عجیب بود هر کس به دلایلی در غم احمد ناراحت است، یک کسی می گوید: «حیف شد این شخصیت با این جایگاه، با این تأثیرش، از بین ما رفت»، یک کسی وابستگی دوستی، فامیلی و غیره داشت، به هر صورت غم احمد همه را غمگین کرد و از دست دادن احمد همه را ناراحت کرد، اما آن چیزی که بچه های جبهه با احمد دلخوش بودند و با رفتن او غمگین شدند این بود که، احمد تداعی رفتارهای جنگ بود، تداعی خلوص، صفا، پاکی، صداقت بود.

وقت سخن با احمد ناخودآگاه آدم را به یاد خرازی می انداخت، به یاد همت می انداخت، حیای احمد آدم را به یاد آن انسان پر از حیای جنگ می انداخت، لذا امروز که احمد را از دست دادیم انگار یک یادگار از همه یادگاران جنگ را از دست داده ایم، آن کسی که از همه ارزشهای جنگ نشانه ای در خود داشت از دست داده ایم، به همین دلیل هم پیوسته خودش را محاسبه می کرد، پیوسته خودش را سرزنش می کرد، پیوسته بی قرار بود،  در مسئولیت با لبخند و گل استقبال شد و هر کجا از مسئولیت خارج شد (در سنگری به سنگری) با اشک بدرقه شد، لشکر ۸ نجف را ترک کرد و مردم کردنشین کردستان را از انزوا خارج ساخت، پس از آن  به نیروی هوایی رفت، وقتیکه می خواست خارج شود، شما دیدید  تکه هایی از این فیلم را با اشک و غم دوستانش بدرقه شد، آمد نیروی زمینی، یک امید بزرگی برای سپاه در نیروی زمینی ایجاد کرد، هیچ کس نیست قضاوت کند که هر یک از این مقامها احمد را بالا برد، به احمد افتخار داد، بالعکس بود، فرماندهی لشکر نجف اشرف به احمد چیزی نیفزود که حال که او بنیانگذار لشکر نجف اشرف بود، بلکه لشکر نجف اشرف به این دلیل پر افتخار بود که احمد فرمانده اش بود، فرمانده نیروی هوایی شدن او به نیروی هوایی افتخار داد، نه نیروی هوایی به احمد افتخار ، فرمانده نیروی زمینی شدن، مقام کمی نیست، بلکه در بین نیروهای مسلح در سپاه پاسداران بالاترین پست، فرمانده نیروی زمینی است و ارشد همه فرماندهان سپاه بعد از فرمانده کل سپاه است.

اما احمد به نیروی زمینی مقام داد نه نیروی زمینی به احمد. لذا در هر کجا قرار می گرفت او تأثیرات معنوی اش، تأثیرات رفتاری واخلاقی اش بی نظیر بود، ما در تاریخ انسانها کمتر داریم آدم به این خوبی جامع باشد، آدمهای جامع نادرند، اینطوری نیست که ما فکر می کنیم جامعه ما پر از احمد است و کسانی جای این خلأ ها را پر می کنند، نه اینطور نیست، امکان ندارد که این خلأها به سادگی پرشود، طول می کشد در جامعه بشری کسانی مثل احمد متولد شوند. سیصد سال، پانصد سال طول کشید که یک فردی مثل امام خمینی(ره) در جامعه ظهور کرد، به سادگی نمی تواند مثل امام خمینی(ره) متولد شود.

هر پانصد سالی، هر چهارصد سالی و هر دویست سالی جامعه یک چنین انسانی را تحویل می گیرد. اینها چیزهایی نیست که ما فکر کنیم به سادگی قابل بدست آوردن است، قابل جایگزین شدن هستند، نه اینجوری نیست. 




برچسب ها :

"شهید کاظم نجفی رستگار" در سال 58 پس از طی دوره آموزش های سخت نظامی به عضویت رسمی سپاه در آمد و به کردستان اعزام شد. پس از بازگشت از کردستان بعد مدتی فعالیت، «مسئولیت واحد عملیات» را در پادگان توحید پذیرفت. و سپس به «فیروزکوه» رفت و کلاس‌های آموزش احکام دینی و مسائل نظامی را برای جوانان و نوجوانان برپا کرد.

در عملیات بیت المقدس حاج کاظم به عنوان فرمانده گردان‌ میثم از تیپ محمدرسول الله(ص) به فرمانده  احمد متوسلیان انتخاب شد.

حاج کاظم بعد از عملیات بیت المقدس به همراه حاج احمد متوسلیان برای توانمندسازی نیروهای «حزب‌الله»، به جنوب لبنان اعزام شد. وی در راه آماده‌سازی شیعیان لبنان از هیچ کوششی فروگذار نکرد. بازگشت او با تشکیل تیپ دوم سپاه تهران مصادف شد که این تیپ به‌ نام مبارک «سیدالشهدا(ع)» مزین شد و با جمعی از یاران و دوستانش، فرماندهی عملیات تیپ را عهده‌دار شد.

وی پس از کناره گیری شهید "علیرضا موحد دانش" به فرماندهی لشکر10 سیدالشهدا در آمد که این لشکر در عملیات های والفجر مقدماتی، والفجر 1، والفجر2، والفجر 4 و خیبر به حضوری تاثیر گذار داشت تا اینکه پس از حضور مداوم در جبهه در جریان عملیات «بدر»، روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ هنگام اذان ظهر در شرق دجله(منطقه هور الهویزه)، همراه شهیدان ناصر شیری، حسن بهمنی، مرتضی شکوری گرکانی(میثم) به درجه رفیع شهادت نائل شدند. پیکر این فرمانده شهید بعد از ۱۳ سال به میهن اسلامی بازگشت.

 

 

عکس یادگاری حاج آقای ابوالقاسمی با دو داماد شهیدش

از سمت راست نفر اول شهید "کاظم رستگار"، حاج آقای ابوالقاسمی و "شهید ناصر شیری"

 

شهید "کاظم رستگار" نفر اول از سمت چپ

 


برگرفته از سایت ساجد

 




برچسب ها :