منوی اصلی
موضوعات وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

به وبلاگ من خوش آمدید
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
کاربردی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 43
بازدید هفته : 151
بازدید ماه : 148
بازدید کل : 78805
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


پخش زنده حرم ساعت فلش مذهبی
روزشمار غدیر جنگ دفاع مقدس


لحظه به لحظه این روزها روایتگر مقاومتی جانانه برای رهایی خرمشهر است، رزمنده‌ها مرحله به مرحله پیشروی می‌کنند تا این شهر را از محاصره ارتش بعث عراق بیرون آورند؛ امیر سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» در این عملیات فرمانده قرارگاه مرکزی کربلا بود که اوضاع و احوال روزهای هفدهم تا بیستم اردیبهشت 1361 را در کتاب ناگفته‌های جنگ  این گونه روایت می‌کند:

«... همان شب [شامگاه شانزدهم به هفده اردیبهشت و آغاز مرحله‌ی دوم عملیات] بچه‌ها، به سرعت خودشان را تا نزدیکی شلمچه رساندند؛ ولی مشخص بود که تهدید خیلی زیاد است. هم این طرف [در داخل خاک خودمان] دشمن وجود داشت، هم آن طرف [در خاک عراق[

توی یک نوار باریک پیشروی می‌کردیم و از دو جناح در خطر بودیم. نیروی تازه‌نفسی هم نداشتیم که بیایند و جای اینها را بگیرند. نیروها برگشتند سر جایشان؛ ولی توانستند از یگان‌های دشمن انهدام نیروی خوبی بکنند. دفعه‌ی دوم [شامگاه هجده اردیبهشت] هم خودشان و هم ما، مُصر بودیم که این عملیات انجام شود. امیدوار بودند که این کار را بشود کرد.

یک شب دیگر هم تک شد؛ [شامگاه نوزده به بیست اردیبهشت 61] حالا شب بعدش بود یا یک شب دیگر، یادم نیست. این بار تلفات دادیم. اولش نمی‌دانستیم که چرا تلفات می‌دهیم؛ ولی زود از این ابهام درآمدیم. با بچه‌ها که در خط اول مشورت کردیم گفتند: دشمن آتش سنگینی را در سطح زمین روی ما اجرا می‌کند.

بعد متوجه شدیم که آنها توپ پدافند 23 میلی‌متری ـ که برای مقابله با حملات هواپیماهای دشمن است ـ و هم‌چنین قبضه‌های چهارلول پدافند هوایی شیلیکا را خوابانده‌اند روی سطح زمین و آتش درو اجرا می‌کنند. به این شکل، همه‌ی بچه‌های ما را قلع و قمع می‌کردند و اجازه نمی‌دادند که به آنها نزدیک شوند. [زمین] منطقه، صاف بود و هیچ مانعی نداشت.

فرسودگی و حالت عجیبی بر ما حکم‌فرما شد. در این موقع، نقطه‌ی درخشانی در صحنه‌ی عملیات به وجود آمد. متوجه شدیم که قرارگاه عملیاتی قدس؛ واقع در منطقه‌ی شمالی عملیات، پای بی‌سیم فریاد می‌زند: دشمن دارد به شدت از زیر کرخه نور می‌رود عقب. گفتند: ما هر چه دنبالشان می‌کنیم، به اینها نمی‌رسیم. سرعت عقب‌نشینی اینها زیاد است.

پشت سر هم، لشکر 6 زرهی و لشکر 5 پیاده‌ی مکانیزه ـ دو لشکر گردن کلفت عراقی‌ها که سالم و دست‌نخورده بودند ـ رو به پایین آمدند و رفتند پشت طلائیه و کوشک؛ البته اول پشت پاسگاه خاتم بودند. ما نیروهایمان را کشیدیم تا پاسگاه خاتم. از این طرف هم نیروهای خودمان آمدند و پادگان حمید را گرفتند. جاده‌ی اهواز به خونین‌شهر در یک لحظه وصل شد.

با هلی‌کوپتر، برای سرکشی رفته بودم؛ تا محور بالا [یعنی حوزه‌ی عمل قرارگاه عملیاتی قدس] را کنترل کنم. موقع برگشتن، از شدت علاقه‌ای که داشتم تا جاده باز شود و با اینکه اولین بار بود که از این مسیر می‌آمدم (قبل از آن در خوزستان نبودم و فقط از روی نقشه توجیه بودم)، گفتم: از محور اهواز رو به سمت جنوب بیاییم! احتمال داشت که عراقی‌ها هم [آنجا حضور داشته] باشند؛ ولی آمدیم. همه جا نیروهای ارتشی و بسیجی برای هلی‌کوپتر ما دست تکان می‌دادند. محور را راحت آمدیم. دشمن هم با اجرای شگرد آتش و حرکت می‌رفت عقب. با این عقب‌نشینی، الحاق قرارگاه فتح و قرارگاه قدس از شمال انجام شد و تقریباً عمده‌ی منطقه‌ای که در طرح عملیات الی بیت‌المقدس پیش‌بینی کرده بودیم و در کوشک به جاده‌ی زیر حسینیه رسیده بودیم و الحاق انجام شده بود. جاده‌ی اهواز به خونین شهر هم کاملاً باز شده بود. پادگان حمید هم آزاد شده بود و سه قرارگاه [قدس، فتح و نصر] روی یک خط قرار داشتند.

در اینجا، نقص ما، وضعیت دشمن در خونین‌شهر بود. بین خونین‌شهر و شلمچه، دشمن مثل یک غده‌ی سرطانی هنوز وجود داشت و از طرف دیگر، از عقب جبهه گزارش می‌شد که مردم با اینکه می‌دانند حدود پنج هزار کیلومتر مربع آزاد شده و بیش از پنج‌هزار نفر هم اسیر گرفته‌ایم و عمده‌ی سرزمین‌های اشغالی ما در استان خوزستان آزاد شده، ولی مرتب تکرار می‌کنند: خونین‌شهر چه شد؟

یعنی تمام عملیات یک طرف، آزادی خونین‌شهر طرف دیگر. برای خودمان هم این مطلب مهم بود که به خونین‌شهر دست پیدا کنیم. می‌دانستیم اگر خونین‌شهر را نگیریم، دشمن همان طور که در شمال شهر اقدام به حفر سنگر کرد، در محور ارتباطی خونین‌شهر به شلمچه هم اقدام به حفر سنگرهای سخت می‌کند و ما دیگر نمی‌توانیم به این سادگی به هدف‌مان برسیم.

چندین شور عملیاتی با فرماندهان و اعضای ستادمان انجام دادیم. قرارگاه مرکزی کربلا، اداره‌کننده‌ی منطقه بود. نتیجه که نگرفته بودیم، هیچ؛ مطالبی که فرماندهان از وضع یگان‌هایشان می‌گفتند، نمایان می‌ساخت که باید به سرعت نیروها را بازسازی کنیم؛ چون توان و رمقی برای واحدها باقی نمانده بود. لشکرهایی که در اختیار داشتیم، اسم‌شان لشکر بود ولی از رمق افتاده بودند.

برگرفته از سایت ساجد




برچسب ها :

 

شرح صوتی عملیات ها

درآمدی بر 8 سال دفاع مقدس

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 8 سال دفاع مقدس 22,835 01:04:43

1. عملیات عاشورا

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 میمک 1,395 0:03:51
2 عاشورا 1 642 0:01:42
3 عاشورا 2 492 0:01:16
4 عاشورا 3 868 0:02:21
5 عاشورا 4 1,489 0:04:07

2. عملیات بدر

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 عملیات بدر 2,377 0:06:38

3. عملیات بیت المقدس

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 بیت المقدس 1 3,811 0:08:02
2 بیت المقدس 2 1,464 0:04:02
3 بیت المقدس 3 1,438 0:03:58
4 بیت المقدس 4 1,218 0:02:52
5 بیت المقدس 5 867 0:02:20
6 بیت المقدس 6 923 0:02:30
7 بیت المقدس 7 1,095 0:02:34

3. عملیات در محور کرخه - دزفول

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 عملیات در محور کرخه دزفول 413 0:00:57

4. عملیات در محور شحیطیه

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 عملیات در محور شحیطیه 559 0:01:01

5. عملیات امام علی علیه السلام

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 امام علی (ع) 1,753 0:03:34

6. عملیات امام مهدی عجل الله فرجه

ردیف

عنوان

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 امام مهدی (ع) 1,278 0:02:55

برگرفته از سایت شهید آوینی




برچسب ها :

عمليات ثامن الائمه

شكست حصر آبادان

در نخستين ماه هاي سال 1360 شهيد يوسف كلاهدوز قائم مقام وقت فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، طرح شكست حصر آبادان را كه توسط شهيد حسن باقري طراحي شده بود ، به شوراي عالي دفاع ارائه داد . پس از تصويب طرح و هماهنگي با نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي و نيروهاي تحت امر سپاه پاسداران ، چگونگي انسجام و نحوه ادغام نيروها ، همچنين نام حمله ، روز و ساعت آن مشخص شد .

موقعيت جغرافيايي زمين و طرز گسترش و آرايش يگان هاي ارتش عراق درمنطقه به گونه اي بود كه با يك حمله غافلگيرانه و محاصره برق آسا ، مي توانست ضربه كمر شكني به دشمن وارد سازد . فراتر از همه انگيزه هايي كه براي عمل در شرق رود كارون و پاكسازي دشمن در آن منطقه به لحاظ سياسي و نظامي وجود داشت ، نظر صريح فرمانده كل قوا ، يعني امام خميني مبني بر اين بود كه حصر آبادان بايد شكسته شود .

اين فرمان پس از گذشت يك سال از آغاز جنگ و محاصره شهر ساحلي آبادان همچنان به صورت يك مسئوليت بر دوش فرماندهان و بويژه ارتشيان لشكر 77 خراسان كه در آن منطقه مستقر بودند ، سنگيني مي كرد . سر انجام در ساعت 1 بامداد پنجم مهرماه 1360 ، نخستين عمليات گسترده و مشترك ارتش و سپاه با نام ثامن الائمه و با رمز نصر من الله و فتح قريب به منظور تصرف پل هاي روي كارون و قطع حلقه ارتباطي نيروهاي محاصره كننده آبادان آغاز شد .

پيروزي در اين عمليات به معناي ورود به مرحله تازه اي از جنگ و گشودن گره كور جنگ محسوب مي شد . نزديك به 13 كيلومتر از كناره رود كارون و همين ميزان از كارون تا جنوب جاده ماهشهر – آبادان در اشغال دشمن بود ، به گونه اي كه دو جاده اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان در منطقه اشغال شده قرار داشت و قسمت هايي از آن نيز در تصرف دشمن بود .

استحكامات مهمي كه عراق براي پدافند در اين منطقه به وجود آورده بود ، به اندازه اي به آنها قوت قلب مي بخشيد كه تمام منطقه را با آرامش خاطر ، از دو پل قصبه و حفار و گاهي هم با يك پل ديگر تدارك و پشتيباني مي كردند .

با اين وجود ، ساعت 14 روز پنجم مهرماه ؛ يعني به فاصله 13 ساعت از آغاز عمليات اعلام شد كه دومين پل ارتباطي دشمن با غرب كارون نيز به تصرف نيروهاي رزمنده ايران در آمده است و پيشروي از همين نقطه ادامه دارد .

عراق با استعداد سه تيپ از لشگر هاي زرهي 3 و 111 ، و چهار گردان پياده و پنج گردان توپخانه در منطقه حضور داشت . از جمله خسارات و تلفات دشمن در اين عمليات ، انهدام 90 دستگاه تانك و نفربر ، 100 دستگاه خودرو ، دو پل پي . ام . پي و كشته و زخمي شدن و اسارت بيش از 3800 تن از نيروهاي عراقي بود .

همچنين مقدار قابل توجهي تجهيزات پيشرفته از آنها به غنيمت گرفته شد كه عبارت بودند از :

160 دستگاه تانك و نفربر

150 خودروي نظامي

30 دستگاه بولدوزر

5 قبضه توپ 152 ميليمتري دور برد

2 قبضه موشك انداز كاتيوشا

مقداري اسلحه سبك و سنگين و مهمات

تلفات و خسارات زياد دشمن در طي دو روز عمليات ، به واسطه حمله سريع و شيوه تهاجم نيروهاي ايراني بود . فرماندهان ايراني در اين نبرد به سه هدف مهم دست يافتند كه نشان مي داد با ابتكار مي توان دست به يك عمليات موفق و گسترده زد . اين سه هدف عبارتند از:

1- انهدام نيروهاي دشمن

2- آزادسازي نيروهاي خودي از حلقه محاصره دشمن

3- آماده شدن براي حمله تعيين كننده نهايي

پس از انجام موفق عمليات موفق ثامن الائمه و اعلام تبريك خبر شكست حصر آبادان به امام ، هواپيماي سي – 130 حامل شماري از فرماندهان جنگ هنگام بازگشت به تهران سقوط كرد . در اين سانحه كه روز هفتم مهرماه اتفاق افتاد محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ، جواد فكوري فرمانده نيروي هوايي ارتش ، يوسف كلاهدوز قائم مقام فرماندهي سپاه پاسداران ، ولي الله فلاحي رئيس ستاد مشترك ارتش و موسي نامجو وزير دفاع و نماينده امام در شوراي عالي دفاع كه همگي در طراحي و اجراي عمليات شكست حصر آبادان شركت داشتند ، به همراه تني چند از افسران و همراهان به شهادت رسيدند .

 

خلاصه گزارش عملیات :

نام عمليات : ثامن الائمه

زمان اجرا : 5/7/1360

مدت اجرا : 2 روز

مكان اجرا : شرق رود كارون – آبادان

رمز عمليات : نصر من الله و فتح قريب

تلفات دشمن : 3800 كشته ، اسير و زخمي

ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش

اهداف عمليات : اجراي فرمان امام مبني بر شكست حصر آبادان با تصرف 3 پل كارون و قطع حلقه ارتباطي نيروهاي دشمن با يكديگر به اميد گشودن گره كور جنگ و آزاد سازي نيروهاي خودي از حلقه محاصره عراقي ها

 

 




برچسب ها :

عمليات پل نادري

درسي سنگين براي آينده جنگ

در نخستين روزهاي هجوم سراسري ارتش عراق به خطوط مرزي ايران ، عمليات پل نادري صورت گرفت . طي اين حمله محدود كه در روز 23 مهرماه سال 59 به منظور رويارويي و عقب راندن دشمن تا پشت خط مرزي آغاز شد ، سه تيپ پياده و يك گروهان زرهي از ارتش از غرب شهرهاي دزفول و انديمشك ، در محور جنوبي جنگ وارد عمل شدند ولي عليرغم پيش بيني فرماندهان نيروي زميني ارتش ، اين يورش پيروزي قابل توجهي به بارنياورد .

در عمليات پل نادري پيش بيني شده بود با بيرون راندن دشمن از غرب رودخانه كرخه ، حفاظت از مرز بين المللي تامين گردد . همچنين در نظر بود با پيشروي به سوي منطقه حلفاييه و چزابه عقبه نيروهاي عراقي در اين مناطق و شهرهاي بستان و سوسنگرد بسته شود كه در نتيجه اين محاصره احتمالي ، مناطق مذكور نيز از اشغال دشمن خارج شود . اما ضعف در برآورد و طراحي عمليات سبب ناكامي نيروهاي خودي شد .

 

 

خلاصه گزارش عملیات :

 

نام عمليات : پل نادري

 

زمان اجرا : 23/7/1359

 

مكان اجرا : محور جنوبي جنگ در غرب شهرهاي دزفول و انديمشك

 

ارگان هاي عمل كننده : نيروي زميني ارتش ج . ا

 

اهداف عمليات : بيرون راندن دشمن از غرب رودخانه كرخه و تامين مرز بين المللي

 

 




برچسب ها :

عمليات بيت المقدس

نقطه عطف فتوحات سرنوشت ساز جنگ

بيش از بيست ماه از آغاز جنگ تحميلي استكبار عليه جمهوري نوپاي اسلامي ايران مي گذشت و شهر خرمشهر همچنان در چنگ نيروهاي ارتش عرق قرار داشت . عمليات فتح المبين در منطقه غرب دزفول و شوش اخيرا به پايان رسيده و نتايج شگفت انگيز آن روح تازه اي را در كالبد رزمندگان اسلام دميده بود . فرماندهان جنگ بر آن بودند تا فرصت ابتكار عمل و كشاندن جنگ به يك شكل فرسايشي و بلند مدت از دشمن گرفته شود ، به ويژه آنكه فصل گرماي طاقت فرساي جنوب كشور در راه بود .

عمليات پيروزمندانه فتح المبين كه با آزاد سازي بخش گسترده اي از خاك خوزستان در شمال غرب اين استان پايان پذيرفته بود ، راه را براي آزاد سازي مناطق خرمشهر ، شلمچه ، هويزه و بخش هاي ديگر هموار ساخته بود ، چرا كه اين منطقه وسيع بر خلاف منطقه عملياتي فتح المبين فاقد عارضه و ناهمواري زميني بود .

البته دشمن در غرب رودخانه كارون كه در قلب خرمشهر جاري است ، استحكامات و موانع پيشرفته را احداث و 36 هزار نفر از نيروهاي خود را در خطوط پدافندي پيچيده اي متمركز و مستقر كرده بود . گذر از چنين خط مرگباري به يك معجزه و كاري خدايي شبيه بود . همچنان امام خميني ، فرمانده كل قوا به محض آزاد شدن خرمشهر فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد كرد .

سر انجام در ساعت 30 دقيقه بامداد 10 ارديبهشت ماه 1361 نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران قرارگاه مشترك كربلا سپاه و ارتش و 3 قرارگاه عملياتي قدس در منطقه سوسنگرد و محور شمالي كرخه كور ، قرارگاه فتح در منطقه دارخوين و قرارگاه نصر در شمال خرمشهر ، حمله سراسري خود را از منطقه عمومي رودخانه كرخه كور و غرب رود كارون به منظور آزادسازي خرمشهر و مناطق شمال آن و عقب راندن دشمن از مرز بين المللي آغاز نمودند . همچنين از سوي ستاد جنگ مقرر شده بود تا در جريان اين عمليات ، شهر هاي اهواز ، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه سنگين و دوربرد دشمن خارج شود . پيش از آغاز عمليات ، از سوي قرارگاه كربلا ، رمز حمله با نام مبارك يا علي بن ابي طالب در روز سيزدهم رجب و در نخستين دقايق دهم ارديبهشت ماه 1361 به نيروهاي تحت امر صادر شد .

پس از 25 روز تلاش براي آماده سازي مقدمات و انجام طرح بزرگ عمليات ، به منظور رويارويي با مشكلات احتمالي ، از جمله آب گرفتگي هاي غير طبيعي كه دشمن ير سر راه رزمندگان ايراني ايجاد كرده بود و پيچيدگي مواضع و حجم ماشين آلات زرهي و نيروهاي پياده دشمن و انجام چهار مرحله عمليات تهاجمي در منطقه اي به وسعت 6000 كيلومتر مربع ، همه چيز براي يك حمله بزرگ مهيا شد .

سرانجام در تاريخ سوم خرداد ماه 1361 خرمشهر كه با 34 روز مقومت غيورانه ئر برابر دشمن سقوط كرده بود ، پس از 575 روز اشغال و ويران شدن خانه ها و اماكن عمومي و دولتي ، در كمتر از 25 روز آزاد و پاكسازي شد و به آغوش ميهن اسلامي بازگشت .

بازتاب اين پيروزي شگرف تا مدت ها در رسانه هاي جهان در صدر تمام اخبار و گزارش ها بود . فتح خرمشهر به منزله بزرگترين پيروزي نظامي – سياسي جمهوري اسلامي در جريان جنگ تحميلي و مهلك ترين ضربه به پيكره دشمن تلقي شد .

طي عمليات پيروزمندانه بيت المقدس اين خسارات به دشمن وارد آمد :

1- لشكر هاي 3 زرهي ، 11 و 15 پياده دشمن درمحور خرمشهر ، به ميزان 80 درصد منهدم شدند .

2- لشكر هاي 5 مكانيزه و 6 زرهي در محور شمالي عمليات با فرار و عقب نشيني به ميزان 20 درصد آسيب ديدند .

3- لشكر هاي 9 و 10 زرهي كه در عمليات فتح المبين آسيب ديده بودند هر يك به ميزان 20 درصد ، لشكر 7 پياده 40 درصد ، و يك لشكر زرهي كه در آخرين روزهاي سقوط خرمشهر ظاهر شد به ميزان 20 درصد منهدم شدند .

4- تيپ 10 زرهي به ميزان 30 درصد منهدم . تيپ هاي 31 ، 32 و 33 نيروي مخصوص كه به هنگام تجاوز به خرمشهر نقش اساسي داشتند ، ضربات سنگيني را متحمل شدند.

5- تيپ هاي 9 ، 10 ، 20 و 113 گارد مرزي و تيپ هاي 238 و 501 پياده 50 درصد منهدم شدند و نيروهاي آنها به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند .

6- تيپ هاي 416 ، 417 ، 601 ، 602 و 603 به ميزان 50 درصد و تيپ 109 پياده به ميزان 60 درصد منهدم شدند . همچنين گردان هاي شناسايي حنين و حطين آسيب ديدند .

در مجموع چهار مرحله عمليات ، بيش از 16500 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي و 19000 نفر نيز اسير شدند . علاوه بر بند خرمشهر ، مناطق و تاسيسات ديگري طي اين عمليات آزاد شدند كه عبارتند از :

1 – پادگان حميد ، جفير ، حسينيه و شهر هويزه

2 – جاده مهم و مواصلاتي اهواز – خرمشهر

3 – آزاد سازي 180 كيلومتر از خط مرزي و 5038 كيلومتر مربع از مناطق اشغالي

4 – جاده مواصلاتي سوسنگرد – هويزه

5 – خارج شدن بخش وسيعي از خاك جنوب ايران از زير آتش توپخانه سنگين دشمن

6 – تصرف و تامين 12 پاسگاه مرزي

تجهيزات و جنگ افزار هاي منهدم شده دشمن نيز بدين شرح است :

1 – 285 دستگاه تانك و نفربر

2 – ده ها انبار مهمات

3 – 40 فروند هواپيما

4 – 2 فروند هليكوپتر

5 – چندين دستگاه لودر و ماشين هاي مهندسي – رزمي

6 – 500 دستگاه خودرو

7 – ده ها قبضه توپ سنگين و سبك

8 – مقدار قابل توجهي از تيربارهاي گوناگون و سلاح هاي سبك و سنگين

همچنين غنايم فراواني به دست رزمندگان اسلام افتاد كه عبارتند از :

1 – 105 دستگاه تانك و نفربر

2 – ده ها انبار مهمات

3 – 95000 عدد انواع مين

4 – صد ها دستگاه خودرو سبك و سنگين

5 – تعداد قابل توجهي لودر ، بولدزر و ماشين هاي مهندسي – رزمي

6 – 18 قبضه توپ 130 ميليمتري

7 – هزاران قبضه سلاح انفرادي

 

خلاصه گزارش عملیات :

نام عمليات : بيت المقدس ( الي بيت المقدس )

زمان اجرا : 10/2/1361

مدت اجرا : 25 روز

مكان اجرا : منطقه عمومي رودخانه كرخه و غرب رود كارون

رمز عمليات : يا علي ابن ابي طالب

تلفات دشمن : 35500 نفر كشته ، زخمي و اسير

ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش

اهداف عمليات : آزاد سازي خرمشهر و خارج ساختن شهر هاي اهواز ، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه سنگين دشمن – طي چهار مرحله

 




برچسب ها :

عمليات بيت المقدس 7

آخرين‌ عمليات‌ جنگ‌ در محور جنوبي‌ نبرد

پس‌ از تقويت‌ دوباره‌ ارتش‌ عراق‌ توسط‌ حاميان‌ غربي‌ صدام‌ و هزينه‌هايي‌ كه‌ كشورهاي‌ عربي‌ خليج‌ فارس، صرف‌ حمايت‌ از رژيم‌ عراق‌ در رويارويي‌ با ايران‌ مي‌كردند، قواي‌ مسلح‌ اين‌ كشور دست‌ به‌ تهاجماتي‌ قابل‌ توجه‌ در محورهاي‌ جنوبي‌ جنگ‌ زدند.

در حالي‌ كه‌ ايران‌ آماده‌ مي‌شد تا قطعنامه‌598 سازمان‌ ملل‌ را به‌ عنوان‌ معاهده‌اي‌ براي‌ پايان‌ جنگ‌92 ماهه‌ تحميلي‌ بپذيرد، نيروهاي‌ دشمن‌ با پيشروي‌ در خطوط‌ ايران‌ و حتي‌ اشغال‌ برخي‌ مناطق، وضعيت‌ فوق‌العاده‌اي‌ را به‌ وجود آوردند.

اين‌ در حالي‌ بود كه‌ بسيج‌ عمومي‌ مردم‌ براي‌ تهاجمات‌ مجدد ارتش‌ صدام‌ در حد بالايي‌ بود و مي‌بايست‌ امتيازاتي‌ را كه‌ رژيم‌ عراق‌ قصد داشت‌ با قبول‌ حالت‌ نه‌ صلح، نه‌ جنگ‌ از ايران‌ بگيرد، پس‌ گرفته‌ مي‌شد.

بنابراين‌ سياست‌ و اين‌ تاكتيك، عمليات‌ «بيت‌المقدس‌7»- كه‌ يك‌ عمليات‌ ويژه‌ در نوع‌ خود بود- به‌ منظور پس‌ زدن‌ دشمن‌ از اين‌ سوي‌ خطوط‌ بين‌المللي‌ در منطقه‌ عمومي‌ «شلمچه» خرمشهر و در نخستين‌ ساعات‌ بامداد23 خردادماه‌1367 با رمز «يا اباعبدالله(ع)» آغاز شد.

رزمندگان‌ اسلام‌ در قالب‌ چندين‌ گردان‌ بسيجي‌ با فرماندهي‌ نيروي‌ زميني‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي، توانستند شماري‌ از يگان‌هاي‌ ويژه‌ و آماده‌ دشمن‌ را متلاشي‌ نمايند و علاوه‌ بركشته‌ و زخمي‌ و اسير نمودن‌20400 تن‌ از نيروهاي‌ دشمن، يك‌ فروند هواپيما را ساقط‌ و60 دستگاه‌ تانك‌ و نفربر زرهي،40 قبضه‌ توپ،200 دستگاه‌ خودروي‌ نظامي‌ و چندين‌ زاغه‌ مهمات‌ دشمن‌ را منهدم‌ سازند و شمار بالايي‌ از تجهيزات‌ و ادوات‌ نظامي، چند قبضه‌ توپ‌ و تعدادي‌ زاغه‌ بزرگ‌ مهمات‌ دشمن‌ را به‌ غنيمت‌ خود درآورند.

 

خلاصه گزارش عملیات :

نام‌ عمليات: بيت‌ المقدس‌7

زمان‌ اجرا: 23/3/1367

تلفات‌ دشمن‌ (كشته، زخمي‌ و اسير) : 20400

رمز عمليات: يا ابا عبدالله‌ الحسين(ع)

مكان‌ اجرا: منطقه‌ عمومي‌ شلمچه‌ در شمال‌ شرقي‌ خرمشهر - محور جنوبي‌ جنگ‌

ارگان‌هاي‌ عمل‌كننده: نيروي‌ زميني‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌

اهداف‌ عمليات: پس‌ زدن‌ دشمن‌ از خاك‌ ايران‌ و مقابله‌ با ترفند تجاوزات‌ دوباره‌ ارتش‌ عراق‌




برچسب ها :

كنار نكش حاجي 
(خاطره ای از شهید محمد ابراهیم همت)

بسم الله را گفته و نگفته شروع كردم به خوردن . 

حاجي داشت حرف مي زد و سبزي پلو را با تن ماهي قاطي مي كرد. 
هنوز قاشق اول را نخورده ، رو به عباديان كرد و پرسيد : عبادي ! بچه ها شام چي داشتن؟ همينو. واقعاً ؟ جون حاجي ؟

نگاهش را دزديد و گفت : تُن رو فردا ظهر مي ديم . 
حاجي قاشق را برگرداند . غذا در گلويم گير كرد .
حاجي جون به خدا فردا ظهر بهشون مي ديم .
حاجي همين طور كه كنار مي كشيد گفت : به خدا منم فردا ظهر مي خورم .

من زودتر از جنگ تمام مي شوم

وقتي به خانه مي آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم .
بچه را عوض مي كرد ، شير برايش درست مي كرد . سفره را مي انداخت و جمع مي كرد ، پابه پاي من مي نشست ، لباس ها را مي شست ، پهن مي كرد ، خشك مي كرد و جمع مي كرد .
آن قدر محبت به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي خانه ؛ ولي من تا محبت هاي تو را جمع كنم ، براي يك ماه ديگر وقت دارم .
نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من حق داري .
يك بار هم گفت : من زودتر از جنگ تمام مي شوم وگرنه ، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم.

 




برچسب ها :

 

ویدئو کلیپ « چشم مجنون »
پخش

 


انتظار زیبا - شهید جاویدالاثر بهروز صبوری
پخش

 

 

اشک‌ مادران شهدا با تماشای «شیار 143»
پخش

 




برچسب ها :

                

 

مستندهایی از عملیات های 8 سال دفاع مقدس



عملیات مرصاد مستند ابر
(فیلمی از منطقه عملیاتی والفجر 9)
مستندی کامل از عملیات والفجر 8



عملیات بدر و خیبر
عملیات خیبر عملیات ثامن الائمه عملیات های بدر و خیبر



نبرد دار خوین عملیات رمضان عملیات بیت المقدس



 
عملیات والفجر 10 عملیات کربلای 5  

 




برچسب ها :

در سال 1361 یکی از نمایندگان مجلس به پایگاه شکاری بوشهر می رود و پس از ملاقات با بزرگوار فرج الله براتپور به ایشان می گوید:بزرگترین ارزوی من در زندگی این است که یکبار کابین عقب هواپیمای شکاری بنشیم و پرواز کنم.
جناب براتپور در جواب این شخص می گوید:اشکالی نداره ولی چند تا شرط داره.
اولا شما باید دوره چتر بازی را ببینید به خاطر اینکه به محض پرواز امکان دارد که هواپیما مشکل پیدا کرده و مجبور به ایجکت شوید و اگر بخواهی ایجکت کنی باید بدانی که چگونه از چتر استفاده کنی,و کلی مطالب دگر در این مورد خاص باید یاد بگیری,به عنوان مثال اگر شرایط فرود با چتر را ندانی,امکان این میرود که در هنگام فرود پاهایت بشکند و یا اسیب جدی تری ببینی.
دوما باید وزن خود را کاهش دهی و بدن قوی و سرحالی داشته باشی.
نماینده مجلس کمی بفکر میرود و سپس می گوید,اگر اجازه دهید هواپیمای F-4 را از نزدیک ببینم.
سپس هر دو به سمت هواپیما امده و جناب براتپور توضیحات فنی را برای این شخص بازگو می نماید.
پس از اینکه این شخص متوجه باکهای بنزین هواپیما می شود,در جواب می گوید اینکه خیلی خطرناک است و اگر یک ترکش کوچک به این همه بنزین اصابت کند,اتفاق ناگواری رخ می دهد.

 

جناب براتپور در جواب:معلوم است که خطرناک است و اگر ترکشی به این ناحیه ها اصابت کند,هم ما و هم هواپیما تکه تکه می شویم.
نماینده مجلس کمی خود را جمع و جور کرده و اندکی متوجه خطراتی که خلبانان شکاری را تهدید می کند,می شود.
سپس به داخل کابین رفته و این شخص سوال می کند که این لوله پشت صندلی به چه منظور است???
که جناب براتپور ضمن توضیح به این شخص می گوید که این لوله پر از مواد منفجره است.
و در نهایت می پرسد?اونها که زیر صندلی خلبان قرار دارند چه هستند???
جواب:چیزه خاصی نیست و فقط 10 عدد راکت هستند که در هنگام ایجکت خلبان را در حدود 100 متر به بیرون پرتاپ می کند.
نماینده مجلس می گوید:جناب براتپور من از خیرش گذشتم و شما خلبانان شکاری خطرناکترین شغل دنیا را دارید و خداحافظ.




برچسب ها :

امیر سرتیپ2 خلبان براتپور رهبر دسته پروازی (لیدر) حمله به پایگاه های اچ3 و همچنین امیر سرتیپ 2 خلبان آزاده کاظمیان مهابادی کابین دوم شهید دوران در عملیات معروفی که باعث انتقال اجلاس سران غیر متعهدها از بغداد گردید بودنند. همچنین امیر سرتیپ2 خلبان یزدانی معاون آموزش نهاجا و  امیر سرتیپ 2 خلبان مهرنیا از پیشکسوت های نیروی هوایی و نویسنده دهها کتاب درباره عملیات های این نیرو عملیات را تشریح می کنند.

بردن هواپیماها به دورترین نقطه برای امان ماندن از حملات نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران

امیر سرتیپ خلبان برات پور، رهبر دسته پروازی عملیات حمله به اچ 3 به تشریح دلایل انجام عملیات حمله به اچ 3 پرداخت و گفت: عراق چون مشاهده کرده بود که بسیاری از تجهیزات و هواپیماهایی که در اختیار دارد مدام از سوی نیروی هوایی ایران مورد حمله قرار می گیرد و آسیب می بیند، تصمیم گرفت هواپیماهای خود را به سه پایگاه معروف به اچ که در دورترین نقطه عراق نسبت به ایران و در مرز اردن بود منتقل کند.  

 

 

طراحی 3 مسیر توسط با تجربه ترین خلبان ها

برات پور ادامه داد: در تهران بهترین خلبان های نیروی هوایی دور هم جمع شدند که عملیاتی طراحی کنند که این هواپیماهای نیروی هوایی عراق نابود شود. برای این عملیات طراحان سه مسیر را به شهید فکوری فرمانده وقت نیرو پیشنهاد داده بودند. مسیر مستقیم بغداد به دلیل حجم زیاد پدافند و وجود رادارها غیر ممکن بود، مسیر مرزهای کویت و عربستان نیز دارای رادارهای پر قدرت بود که باز هم باعث شناسایی ما می شد و لذا مسیر سوم انتخاب شد که از شمال غرب و از روی دریاچه ارومیه وارد خاک عراق شویم.

وی همچنین گفت: این عملیات دو مرحله دیگر نیز بنا بود که صورت گیرد اما اولین بار عملیات لو رفت و امکان سوخت گیری وجود نداشت و مرحله دوم نیز به بدی هوا برخورد کردیم و برگشتیم. 28 اسفند شهید فکوری طرح عملیات را ابلاغ کردند و بنا شد که عملیات در 15 فروردین انجام شود.

پیچیده ترین عملیات نیروی هوایی با چهار بار سوخت گیری بر روی هوا و در ارتفاع پایین با وجود دشمن

رهبر دسته پروازی هواپیماهای حمله کننده به اچ 3 در ادامه به تشریح نحوه اجرای این عملیات بسیار پیچیده پرداخت و گفت: هواپیماها در مرحله اول بر روی دریاچه ارومیه توسط هواپیماهای 707 سوخت رسانی شده و وارد خاک عراق شدند و هواپیماهای 747 که برای سوخت رسانی در این عملیات در قالب هواپیمای مسافری در سوریه حضور داشتند با علامت هواپیمای 707 حرکت خود را شروع کردند.

وی ادامه داد: برای عدم شناسایی توسط رادارها از ارتفاعات موجود در منطقه عبور کرده وارد خاک عراق شدیم. در نقطه مرزی عراق، ترکیه و سوریه در ارتفاع پایین زیر هزار پا که به شدت خطرناک بود توسط تانکر غول پیکر 747 بدون هیچ ارتباط رادیویی سوخت گیری دوباره کردیم و به طرف هدف ها حرکت کردیم. دو فروند هواپیما به سمت پایگاه شمالی و سه فروند برای پایگاه شرقی و سه فروند باقی مانده به سمت پایگاه اصلی حرکت کردند و هر سه پایگاه به خوبی بمباران شد.

برات پور همچنین گفت: در مسیر برگشت نیز دوباره سوخت گیری کرده و وارد خاک ایران شده و برای بار دوم نیز توسط هواپیمای تانکر 707  سوخت گیری کرده و به پایگاه بازگشتیم.

4000 کیلومتر پرواز در 5 ساعت و انهدام 48 فروند هواپیما در حمله به اچ 3

این خلبان پیش کسوت دستاوردهای اولیه این اهداف را نیز برشمرد و گفت: در این عملیات که اف 14 و اف 4 ها از پایگاه همدان، 707 و 747 از پایگاه تهران و اف 5 ها از پایگاه تبریز برخواسته بودند، چیزی حدود 5 ساعت پرواز صورت گرفته و مسیری حدود 4 هزار کیلومتر طی گردید. همچنین در این عملیات حدود 48 فروند هواپیما، 2 رادار و چندین آشیانه منهدم شد.

امیر مهرنیا نویسنده کتاب های دستاوردهای نیروی هوایی درباره اهمیت این حمله گفت: این عملیات حیثیت عراق را زیر سوال برد و روحیه سربازان عراقی را به شدت تضعیف کرد از سوی دیگر نابودی این تعداد هواپیمای معادل آن بود که روزی 48 حمله هوایی به نیروی های کشور صورت نگیرد.

 

شیرجه هواپیمای دوران به درون سالن اجلاس غیر متعهد

امیر منصور کاظمیان کابین دوم هواپیمای شهید دوران در عملیات بغداد میهمان دیگر برنامه ثریا بود که به تشریح خاطرات خود با شهید دوران در عملیات بغداد پرداخت و گفت: عملیات بغداد به لحاظ سیاسی بسیار اهمیت داشت و بنا بود که اجلاس غیر متعهدها در بغداد برگزار شود و صدام گفته بود که حتی یک پرنده نیز نمی تواند از آسمان بغداد عبور کند. در این عملیات بنا شد شهید دوران که یکی از با تجربه ترین خلبانان و دارای بیشترین پرواز بود این کار را انجام دهند.

کاظمیان ادامه داد: ما با ورود به آسمان بغداد با سه دیوار آتش مواجه شدیم به گونه ای بود که آسمان به جهت تعدد شلیک ها علیه ما روشن شده بود. هدف ابتدای که برای ما در این عملیات در نظر گرفته شده بود، پالایشگاه در نزدیک بغداد بود که توسط بمب های جنگنده ما مورد اصابت قرار گرفت. طی این مرحله از عملیات دادیم هواپیما ما نیز آسیب دید. بنده بعدها فهمیدم که از کابین عقب خارج شدم اما شهید دوران از کابین خارج نشده و به سمت سالنی که بنا بود اجلاس برگزار شود شیرجه رفتند و هواپیمای خود را به آن کوبیدند که باعث شد دیگر اجلاس در این کشور برگزار نشود.

نیروی هوایی آخرین گزینه بر هم زدن اجلاس غیر متعهدها

امیر مهرنیا، پیش کسوت نیروی هوایی در ادامه در تشریح عملیات بسیار مهم بغداد گفت: عملیات بغداد در واقع یکی از عملیات های نیروی هوایی در  دوران دفاع مقدس بود که جایگزینی و بدیلی نداشت. قرار بود اجلاس غیر متعهد ها در بغداد برگزار شود و این برای ایران بسیار بد بود زیرا از یک سو مسئولین ما مجبور بودند در کشور دشمن وارد این مذاکرات شوند و از سوی دیگر در این اجلاس احتمال آنکه با فشارها یک قطعنامه علیه ما تصویب شود نیز می رفت. مسئولان دستگاه دیپلماسی تمام تلاش خود را برای اینکه این اجلاس در بغداد برگزار نشود انجام داده ولی موفق نشدند چرا که صدام به همه اطمینان داده بود که هیچ پرنده ای نمی تواند از آسمان بغداد عبور کند. لذا نیروی هوایی آخرین گزینه موجود بود که نشان دهد این ادعا باطل است و نگذارد که این اجلاس برگزار شود.

95درصد احتمال شهادت و عدم بازگشت

مهرنیا در توضیح وضعیت خاص عملیات بغداد گفت: این عملیات بالای 95 درصد احتمال شهادت و عدم بازگشت داشت برای این عملیات پالایشگاه در نظر گرفته شده بود که انفجار آن باعث می شد که دیگر کسی نتواند آنرا مخفی کند و همچنین این عملیات در روزی انجام می شد که خبرنگاران مختلف وارد عراق می شدند.

این خلبان پیش کسوت ادامه داد: سه فروند هواپیما برای این عملیات در نظر گرفته می شود که یک فروند همان ابتدا با مشکل مواجه می شود و دو فروند دیگر به مرزهای عراق وارد می شوند. این دو فروند عملیات خود را انجام می دهند و یک فروند پس از عملیات به پایگاه خود بر می گردد اما هواپیمای شهید دوران آسیب می بیند و این شهید بزرگوار با شجاعت با هواپیمای خود به سمت سالن اجلاس سران شیرجه رفته و هواپیمای خود را به سالن کوبیده و باعث می شود که اجلاس دیگر در بغداد برگزار نشود.

 

آنان که رفتند کار حسینی کردند و آنان که ماندند باید کار زینبی کنند

امیر مهر نیا در تشریح اهداف خود برای تدوین دستاوردهای نیروی هوایی در دوره دفاع مقدس گفت: پس از جنگ تحمیلی بسیاری از نیروهای خاص کشور خاطرات و فعالیت های خود را فراموش می کنند و لذا لازم است مانند کاری که حضرت زینب (س) پس از عاشورا انجام داد و نهضت امام حسین (ع) را تکمیل کردند باید کسانی می بودند که این تلاش های نیروها در جنگ را ثبت و ضبط کند.

پایان جنگ، آغاز جنگی دیگر، جنگ با فراموشی

مهر نیا در ادامه به کم کاری های صورت گرفته در حوزه نشر دستاوردهای دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: در دانشگاه های ما جنگ و عملیات های بزرگ دنیا آموزش داده می شود اما وقتی به عملیات کشور خودمان می رسیم بسیاری از دانشجویان چیزی در ذهن ندارند و این نشان می دهد که در این حوزه کم کاری زیادی شده است. لذا پس از خاتمه جنگ شروع یک جنگ دیگر است و آن هم جنگ با فراموشی است. از قدیم این خاطرات را یادداشت می کردیم اما دفاع مقدس آنقدر وسیع است که این کارهایی که صورت گرفته است به اندازه یک صد هزارم آنچه اتفاق افتاده، نیست.  

درگیری نیروی هوایی با دشمنان از قبل از جنگ تحمیلی

امیر، مهر نیا در ادامه برنامه به بیان تاریخچه عملیات های نیروی هوایی ارتش پرداخت و گفت: درگیری ما با عراق از قبل از قبل از جنگ شروع شده بود و تعدادی از شهدای نیروی هوایی مربوط به قبل از دفاع مقدس می باشد. به خاطر تحرکات اقلیت های کرد در غرب کشور، عراق از این فرصت استفاده کرد و آنها را تقویت کرد و نیروی هوایی از همان ابتدا با آنها در گیر بود. به عنوان مثال زمانی که شهید چمران در پاوه محاصره می شود نیروی هوایی 36 پرواز شبانه انجام می دهد که ایشان و گروهش را از آنجا نجات دهد و این عملیات ها همان زمانی است که شهید نوژه حادثه می بینند.

مهرنیا با توجه به اشارات خود در مورد درگیری های ابتدای انقلاب با عراق گفت: از این منظر نیروی هوایی در جنگ غافلگیر نشد منتها مسئولان آن زمان تصور نمی کردند که صدام جرات کرده و به ایران حمله کند. به محض آنکه جنگ شروع شد نیروی هوایی به عنوان اولین نیرو از پایگاه های همدان و بوشهر عملیات هایی را برنامه ریزی کرد و در همان روز اول جنگ یعنی 31 شهریور 4 فروند از همدان و 4 فروند از بوشهر وارد خاک عراق شده و مواضعی را بمباران کردند.

 

کمان 99، بزرگترین و سریعترین عملیات نیروی هوایی در روز دوم جنگ

گردآورنده دستاوردهای نیروی هوایی در دفاع مقدس در تشریح عملیات کمان 99 گفت:  در روز 1 مهر یعنی روز دوم جنگ یک اتفاق بزرگ رخ می دهد. بزرگی این عملیات از آن جهت است که غرب که همه تجهیزات را به ما داده بود اعلام کرده بود که نیروی هوایی ایران زمین گیر شده و قابلیت های خود را از دست داده است. دشمن برای اینکه توان ما را کاهش دهد کارهای دیگری نیز انجام داده بود که یکی از پیچیده ترین توطئه ها، کودتای پادگان موسوم به شهید نوژه بود. در گذشته نیز برخی از طراحان و خلبانان خود را به خاطر انقلاب از دست داده بودیم.

مهرنیا در ادامه گفت: برای این عملیات که بعدها کمان 99 نام گرفت، 334 هواپیما از ایران بلند می شود و از این تعداد 140 فروند وارد عراق شده  مواضع مشخص را بمباران می کنند که به نوع خود یکی از بزرگترین عملیات های نیروی هوایی بود. عملیات بزرگ ترین از این عملیات با بیش از 150 فروند نیز انجام شده است اما این عملیات به واسطه آنکه دشمن تصور می کرد که ایران دیگر نمی تواند عملیاتی انجام دهد بسیار اهمیت داشت.

آموزش همه خلبانان در خارج از کشور در قبل از انقلاب

امیر یزدانی معاون آموزشی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اولین میهمان این برنامه ثریا بود و در تشریح وضعیت نیروی انسانی نیروی هوایی ارتش در قبل و بعد از انقلاب گفت: در قبل از انقلاب اسلامی برای آموزش پرسنل نیروی هوایی و خلبانان، در داخل کشور تنها مراحل جذب  و آموزش های اولیه و یادگیری زبان صورت می گرفت و نیروها به کشورهای خارج و عموما به آمریکا اعزام می شدند.

امیر، یزدانی ادامه داد: بعد از انقلاب اسلامی از همان ابتدا نیروهای مسلح ما تحریم شدند و پس از شروع جنگ تحمیلی نیز این تحریم ها به نهایت خود رسید. دشمن به این نتیجه رسیده بود که به خاطر شرایط اولیه انقلاب اسلامی کشور دارای ثبات کافی نیست و بهترین فرصت برای حمله به کشور است و در گام اول پایگاه ها و تجهیزات کشور را بمباران کردند. دشمن تصور کرد که نیروهای ما را زمین گیر کرده است اما در همان ابتدای جنگ و در روز دوم جنگ یکی از بزرگترین و سریعترین عملیات های کشور بر ضد دشمن بعثی انجام شد که این عملیات به نام کمان 99 نام گرفت.

آموزش خلبان توسط خلبانان حاضر در جنگ در دوران دفاع مقدس

معاون آموزشی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در ادامه به تلاش های نیروی هوایی برای تربیت خلبانان در دوره دفاع مقدس پرداخت و گفت: نیروی هوایی در یک سال اول جنگ ابتکار اول را به دست گرفت و به واسطه عملیات های متعدد تعداد زیادی از خلبانان خود را از دست داد و به شهادت رسیدند و لذا لازم بود که این نیروها جایگزین شود. لذا فرماندهان نیروی هوایی به این نتیجه رسیدند که باید آموزش های هوایی و خلبانی را دوباره از سر بگیرند و دانشکده خلبانی در سال 61 تاسیس گردید. استادان این دوره ها خلبانانی بودند که خود در جنگ حضور داشتند. نیروهایی که پرورش داده می شدند بلافاصله وارد عرصه دفاع از کشور می شدند.

پس از دفاع مقدس، تشکیل دانشگاه شهید ستاری

وی در ادامه اشاره ای به وضعیت آموزش های نیروی هوایی در دوران پس از دفاع مقدس داشته وگفت: بعد از جنگ طرح کامل تری برای آموزش انجام شد به واسطه آنکه نیروهای هوایی یک نیروی تجهیزات محور است باید نیروی انسانی خاص خود را نیز داشته باشد و لذا به ابتکار شهید ستاری دانشگاه هوایی شهید ستاری تشکیل گردید و آموزش های هوایی در آنجا تجمیع شد. در حال حاضر این دانشگاه دارای یکی از کامل ترین و بهترین اعضای هیئت علمی در میان دانشگاه های کشور است.

طی کردن هفت خان رستم برای خلبان شدن!

امیر یزدانی معاون آموزش نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ادامه برنامه به تشریح فرآیند جذب و آموزش خلبانان نیروی هوایی پرداخت و گفت: آموزش خلبانی آموزش بسیار خاصی است و با سایر کارها بسیار متفاوت است هم جذابیت های خاص و هم سختی های فراوانی دارد. برای ورود به خلبانی ابتدا باید افراد در کنکور سراسری شرکت کنند و بعد به صورت متمرکز وارد دانشگاه های ارتش شده و سپس بر اساس علاقه و رشته خود وارد نیروی هوایی می شوند. از هر 1000 نفری که وارد نیرو می شوند با توجه به توانمندی های جسمی و علمی تنها به طور متوسط 10 نفر وارد دوره های خلبانی می گردند. بعد از آموزش های نظری و علمی آموزش های فیزیکی داوطلبان خلبانی شروع می شود که در این مرحله نیز ممکن است چند نفری ریزش داشته باشند و سپس وارد مراحل پروازی می شوند که خود شامل سه مرحله است که بخش اصلی آموزش ها در اصفهان صورت می گیرد.

یزدانی در پایان سخنان خود اشاره ای نیز به انگیزه های خلبانان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی داشت و گفت: در قبل از انقلاب اسلامی بسیاری از خلبانان به دلیل اشتیاق پرواز و همچنین جایگاه اجتماعی و منافع مالی خلبانی وارد نیروی هوایی می شدند اما پس از انقلاب این انگیزه ها تغییر کرد و دغدغه های مادی بسیار کمرنگ شد.




برچسب ها :

۵ اردیبهشت ۱۳۵۹، حکایت از یک واقعه است؛ واقعه‌ای که شاید کمتر به آن توجه شده یا با کم لطفی آفرینندگان اثر فرهنگی هنری مواجه بوده است؛ اما در زمان شکست مفتضحانه کار‌تر و وقوع حادثه طبس، جوانانی از این مملکت از جمله شهید «حسن باقری» در صحنه حاضر شدند تا این واقعه را در تاریخ پیروزی‌های حق بر باطل ثبت و ماندگار کنند.

حالا حسن باقری‌ها کجا هستند که شکست‌های پی‌درپی استکبار در مقابل جهان اسلام را به تحریر و تصویر بکشند؟!! این گزارش،‌‌ همان گزارشی است که شهید"حسن باقری" به عنوان نخستین خبرنگار اعزامی جمهوری اسلامی به طبس، این واقعه را در روز شنبه تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۵۹ مصادف ۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۰۰ در شماره ۲۶۱ به نگارش درآورده است.

* شهید حسن باقری و بهرام محمدی‌فرد نخستین خبرنگاران حاضر در طبس

 منطقه فرود هواپیما‌ها و هلی‌کوپتر‌ها محلی است در فاصله حدود ۲۷۰ کیلومتری یزد و ۱۶۰ کیلومتری طبس و حوزه ژاندار‌مری بیرجند پاسگاه رباط‌خان در ۴۰ کیلومتری این نقطه واقع است. دیروز صبح در ۲ کیلومتری محل فرود هواپیما ، به اولین گروه سربازان ژاندارمری برخوردیم که محافظت منطقه را برعهده داشتند. در کنار تانکری که توسط مزدوران کثیف آمریکایی به آتش کشیده شده بود به نگهبانی مشغول بودند؛ افسر فرمانده این گروه به ما گفت که مزدوران آمریکایی سوار بر یک موتور ترل جلوی این تانکر، مواد سوختی را گرفتند و حتی به راننده اجازه برگشت هم ندادند و در عوض تانکر او را به گلوله بستند که در نتیجه تانکر منفجر و به آتش کشیده شد و راننده هم از ناحیه سر آسیب دیده است که برای مداوا به یزد اعزام گردیده و باقیمانده سوخت تانکر حاکی از شعله و حرارت بیش از حد و اندازه آن می‌باشد.

 تنها چیز سالمی که ما از این تانکر دیدیم، نمره جلوی آن بود و دیگر هیچ چیز سالمی دیده نمی‌شد. حادثه به اندازه‌ای بود که فنر‌های عقب ماشین و حتی شاسی اصلی ماشین را نیز کج کرده و در این بین فرمانده حفاظت منطقه که یک سرگرد نیروی زمینی لشگر خراسان بود، برای بازدید به این محل آمد و وقتی که فهمید ما خبرنگار هستیم و از تهران آمدیم، متذکر شد که این منطقه توسط مزدوران آمریکایی مین‌گذاری شده و رفتن برای تهیه عکس و گزارش خطرناک است اما وقتی با اصرار ما روبرو شد، قبول کرد که خود نیز همراه ما بیاید و راهنمایی کند. ما نیز متوجه شدیم که اولین گروه خبرنگار و عکاس هستیم که برای تهیه گزارش از این جنایت فضاحت‌بار کار‌تر به منطقه آمده‌ایم.

* افشاگری شهید باقری از اقدامات ضدامنیتی آمریکا در طبس

 فاصله محل سوزاندن تانکر تا محل سقوط هواپیما حدود یک و نیم کیلومتر بود؛ از دور فقط ۲ هلی‌کوپتر به چشم می‌خورد و ۲ تا ۳ تا پره که عمودی نیز در زمین فرو رفته بودند. جلو‌تر که رفتیم فرمانده حفاظت منطقه توضیح داد که این نقطه جزو نقشه‌ای بوده است که در زمان رژیم طاغوت قرار بود، فرودگاه شود و چون این نقشه‌ها توسط همین آمریکایی‌ها طرح‌ریزی شده لذا مختصات این منطقه را داشته‌اند و قبلاً هم از این محل برای صدور اورانیوم‌های استخراج شده از منطقه به آمریکا استفاده می‌کردند. باید متذکر شد که منطقه فرود هلی‌کوپتر‌ها، منطقه‌ای از کویر به صورت دشت باز و گسترده به وسعت بیش از ۱۰ کیلومتر مربع با میدان دید وسیع که گنجایش فرود هواپیما و هلی‌کوپتر‌های زیادی را دارا است. سرگرد فرمانده نظارت منطقه، ادامه داد که آمریکایی‌ها حساب همه چیز را کرده بودند. اما از آنجا که پشتیبان ملت، خداوند متعال است، سطح کویر شنی بوده و تمام نقشه‌های آن‌ها را برهم ریخت. چهار هلی کوپتر نیروی دریایی آمریکا در منطقه بود که هنوز منفجر یا منهدم نشده بود و فقط بعضی از چرخ‌هایش در شن فرو رفته بودند. دو هلی‌کوپتر یکی در سمت راست جاده و دیگری در سمت چپ قرار داشت. علاوه بر این هلی‌کوپتر‌های سالم یک هلی‌کوپتر‌ هم با هواپیما سی ۱۳۰ آمریکایی تصادف کرده بود و هر دو آتش گرفته بودند و خود این حادثه باعث عقیم ماندن تلاش‌های کار‌تر دیوانه شده بود. البته راجع به علت تصادف هواپیمای سی ۱۳۰ و هلی‌کوپتر، سخنان گوناگونی نقل می‌شود. از هواپیمای C130 که چهار موتوره است، جز تل خاکستر، آلومینیوم‌های ذوب شده که در سطح کویر روان شده بود چیزی باقی نمانده بود. پنج جسد سوخته خلبانان آمریکایی را در لابلای لاشه هواپیما مشاهده کردیم که عبارت بودند از خلبان و خدمه هواپیمای سی ۱۳۰. هلی‌کوپتری هم که به این هواپیما برخورد کرده بود متلاشی شده بود که مسلماً خلبانانش به درک واصل شدند. آمریکایی‌ها حتی وقت نکردند فشنگ‌ها را بردارند. نکته قابل توجه اینکه جعبه سیاه هواپیمای سی ۱۳۰ که حافظه مختصات پرواز جهت و مسیر پرواز بوده در محل بین سوخته‌های لاشه هواپیما موجود بود و از این جعبه می‌توان کاملاً مطمئن شد که این مزدوران از کدام یک از پایگاه‌های کشورهای مزدور آمریکا در منطقه پرواز کرده است. مقدار زیادی پوکه‌های شلیک شده ۱۶ ـ ۸۸ را مشاهده کردیم و فانوسقه‌های زیادی روی زمین پخش بود که در هر کدام از این‌ها فانوسقه‌ها، بمب و دو جافشنگی ۱۶ـ m که در هر کدام سه خشاب ۲۰ تیری ۱۶ـ m وجود داشته است و آمریکائی‌ها حتی وقت نکرده بودند که این فشنگ‌ها را همراه خود ببرند و در محل‌‌ رها کرده و فرار کردند. گفته می‌شد که کنار هر وسیله مقداری مواد منفجره گذاشتند و ما دوربین اسلحه‌های زاویه سنج سنگین را دیدم که کنار آن‌ها جعبه مواد منفجره آماده انفجار قرار داشت و این بسیار خطرناک بود.




برچسب ها :